کاهش ظرفیت ترانزیتی کشورهای ساحلی با کاهش سطح آب دریای خزر
تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۱۳۵۳۹۱
پایگاه تحلیلی اوروسیا دیلی مانیتور در گزارشی نوشت کاهش سطح آب دریای خزر، ظرفیت ترانزیتی تعدادی از کشورهای ساحلی خزر را کاهش داده و زنگ خطر برای ایران و آذربایجان به صدا درآمده است.
به گزارش فارس، پایگاه تحلیلی اوروسیا دیلی مانیتور طی گزارشی نوشت، دریای خزر در خطر خشک شدن قرار دارد. مقامات دولتی شهر ساحلی آکتائو قزاقستان در 7 اکتبر با انتشار بیانیهای به دلیل پایین بودن سطح آب دریا برای صنعت دریایی وضعیت فوقالعاده اضطراری اعلام کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نوشته این گزارش، تمامی 5 کشور ساحلی دریای خزر یعنی روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، ایران و آذربایجان امید دارند همچنان بتوانند از ذخایر ماهی و نفت و گاز زیر سطح آب این دریا استفاده کنند. در عین حال، کشورهای ساحلی در حال توسعه مسیرهای حملونقل شمال به جنوب و شرق به غرب هستند تا از طریق این دریا، ارتباط ترانزیتی به چین و اروپا را فراهم کنند.
* کاهش سطح آب دریای خزر و کاهش ظرفیت ترانزیتی کشورهای ساحلی
با این حال، کاهش سطح آب دریای خزر تهدیدی برای این طرحها به شمار میرود و ظرفیت بنادر و دسترسی به بیشتر سواحل این دریا را کاهش میدهد.
این روند، کشورهای ساحلی را مجبور کرده تا بر این مشکلات که تا حد زیادی نادیده گرفتهاند، تمرکز و این احتمال را بررسی کنند که کاهش سطح آب و آلودگی آن، پیامدهای جدی اقتصادی، جمعیتی، ژئوپلتیکی و امنیتی برای سراسر منطقه دارد.
به نوشته این پایگاه تحلیل، سطح آب دریای خزر بیش از یک متر کاهش یافته و پیشبینی شده است تا پایان قرن جاری 9 تا 18 دیگر کاهش یابد. کاهش سطح آب در 3 دهه گذشته سبب افزایش شوری آب دریا شده و اثرات مخرب فاضلابهای تصفیه و رها شده را به دنبال داشته است.
در عین حال، ایجاد لایههای گلو لای در نزدیکی سواحل، همانطور که در عکسهای ماهوارهای دیده میشود، بر نواحی شمالی و جنوبی خزر تاثیر گذاشته است. کاهش ظرفیت ترانزیتی در بنادر قزاقستان و روسیه در بخشهای شمالی به خوبی محسوس است. در جنوب هم ایجاد لایههای گلولای بر توانایی ترکمنستان و آذربایجان برای فعالیتهای دریایی تاثیر منفی گذاشته است. شرایط در نزدیکی بندر ترکمنباشی رو به وخامت گذاشته است.
برخی محققان میگویند که این وضعیت از شرایط شمال دریای خزر هم بدتر است. این وضعیت زنگ خطر را برای ایران و آذربایجان به صدا دراورده است.
کاهش ظرفیت ترانزیتی در بنادر قزاقستان و روسیه در بخشهای شمالی به خوبی محسوس است. در جنوب هم ایجاد لایههای گلولای بر توانایی ترکمنستان و آذربایجان برای فعالیتهای دریایی تاثیر منفی گذاشته است.
عواقب چنین وضعیتی را میتوان در آنچه برای دریای آرال رخ داد، دید؛ خشک شدن دریای آرال جرقه درگیریهای سیاسی را زد.
* پیآمدهای خشک شدن دریای خزر
خشک شدن دریای خزر میتواند 2 پیامد داشته باشد: یکی، کاهش تعداد ماهیهای این دریا و دوم به خطر افتادن سلامت مردم منطقه به علت وزرش بادهای ناسالم پخشکننده مواد معدنی که در بستر دریا وجود دارد.
اکنون پیامدهای اقتصادی و سیاسی خشک شدن دریای خزر برای کشورهای ساحلی اهمیت پیدا کرده است و مدتی است که در مورد تاثیرات آن بحث میکنند و اکنون تهدید خشک شدن خزر به قدری مهم شده است که اقتصاد ساحلی این کشور را به خطر بیندازد.
کاهش سطح آب و ایجاد لایههای گلولای توجه سطوح بالای سیاسی کشورها را به خود جلب کرده است. اخیر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه این موضوع را در نشست روسیه- قزاقستان در 9 نوامبر مطرح کرده است. رئیسجمهور قزاقستان نیز متعهد شده است تا موسسه ویژهای برای مطالعه کاهش سطح آب خزر و تعیین چگونگی همکاری کشورهای ساحلی ایجاد کند.
رئیسجمهور روسیه بر توسعه مسیر شمال- جنوب که از میانه دریای خزر میگذرد، تمرکز کرده است تا از مشکلاتی که مسیرهای شرق به غرب دارد، رهایی پیدا کند.
تهران نیز به مسیر شمال- جنوب به عنوان فرصتی برای تبدل خود به یک قطب تجاری نگاه میکند. رهبران 3 کشور ساحلی دیگر یعنی اذربایجان، قزاقستان و ترکمنستان همه روی دریای خزر برای تقویت تجارت شرق به غرب حساب کردهاند. این کشورها امید دارند با پیوند با چین به شرق و اروپا در غرب استقلال بیشتری از نظر اقتصادی و سیاسی پیدا کنند. قطعا، کاهش سطح آب و ایجاد گلولای رسیدن به تمامی این اهداف را دشوار میسازد.
پیآمدهای اکولوژیکی خشک شدن دریای خزر تنها برای این منطقه خطرناک نیست. رقابت میان کشورهای ساحلی بر سر مسیر شمال-جنوب تحت تسلط روسیه و مسیر شرقی-غربی با حمایت کشورهای آسیای میانه و آذربایجان، بخشی از یک رقابت ژئوپلتیکی شدید است. جنگهای تجاری و تامین نیروی نظامی کافی (در دریای خزر) برای تضمین اینکه کشتیهای عبوری از یک مسیر، عبور و مرور کشتیهای عبوری از مسیر رقیب را مختل نکنند، به ثبات منطقهای آسیب میزند.
روسیه همچنان قدرت مسلط در دریای خزر است هرچند که نفوذ آن در حال کمرنگ شدن است. ناوگروه این کشور دیگر تنها نیروی در این دریا نیست. استفاده گسترده روسیه از کشتیها در جنگ علیه اوکراین و به منظور ترانزیت از طریق کانال ولگا-دان سبب شده تا تسلط روسیه در دریای خزر کم شود.
* عدم توافق عملی کشورهای عضو برای حل معضلات دریای خزر
به نوشته این گزارش، با به اوج رسیدن کاهش سطح آب و ایجاد گلولای در دریای خزر، رقابت میان طرفداران 2 مسیر در ماههای اخیر شدت گرفته است. هر 5 کشور ساحلی حداقل تمایل دارند تا در مورد چگونگی محدود کردن تاثیر بیشتر این شرایط بر ماهیگیری و تنوعزیستی گفتوگو کنند.
آنها چندین بار نشستهای مشترک برگزار کردند اما هنوز به یک توافق رسمی در مورد اقدامات مورد نیاز نرسیدهاند. بحثهای سازندهتر میان مقامات محلی مناطق ساحلی در هر کدام از این کشورها انجام شده است اما این مذاکرات تاکنون به هیچ راهحل عملی که تمامی طرفها بتوانند بر سر آن توافق کنند، منجر نشده است.
با این حال، کاهش سطح آب دریای خزر در حال حاضر بر ظرفیت ترانزیت بنادر روسیه، قزاقستان و ترکمنستان تاثیر میگذارد و تهدیدی برای آذربایجان و ایران است که در آینده نزدیک مشکل مشابهی پیدا کنند.
از آنجاییکه خشک شدن احتمالی دریای خزر عواقب گستردهای دارد و با توجه به تجربه مشابه خشک شدن دریای آرال، بسیاری از ناظران نگران هستند. برخی میگویند اگر وضعیت دریای خزر در آینده نزدیک برطرف نشود، اقتصاد کشورهای ساحلی آسیب خواهد دید و بسیاری از طرحهای مسیرهای شمال-جنوب و شرق- غرب را از بین خواهد برد البته برای چنین صحبتهایی بسیار زود است.
با این حال، کاهش سطح آب دریای خزر در حال حاضر بر ظرفیت ترانزیت بنادر روسیه، قزاقستان و ترکمنستان تاثیر میگذارد و تهدیدی برای آذربایجان و ایران است که در آینده نزدیک مشکل مشابهی پیدا کنند.
از اینرو کشورهای ساحلی دریای خزر نمیتوانند این روند اکولوژیکی را هنگام ارزیابی پروژههای اقتصادی و سیاسی منطقهای برای آینده قابل پیشبینی نادیده بگیرند.
پایان پیام/ ت 522
منبع: خبرگزاری فارسمنبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: کاهش سطح آب دریای خزر کاهش ظرفیت ترانزیتی خشک شدن دریای خزر کاهش سطح آب کشورهای ساحلی کاهش سطح آب دریای خزر دریای خزر گل ولای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۱۳۵۳۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آبشناس: آمریکا به دنبال آشوب در کشورهای حوزه نفوذ روسیه است
مدیر دفتر خبرگزاری اسپوتنیک در ایران جنگافروزی در کشورهای عربی و غرب آسیا نظیر سوریه، عراق و لیبی را به دلیلِ آشوبآفرینی آمریکا در کشورهای حوزه نفوذ روسیه عنوان کرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه سیاست خارجی خبرگزاری تسنیم، عماد آبشناس در برنامه راهبرد شرقی رادیو گفتوگو با اشاره به روابط دیرین روسیه و اعراب گفت: پس از فروپاشی خلافت عثمانی، مشکلی در کشورهای عربی بروز کرد که ناظر بر هویت سیاسی آنها بود و ازآنپس با چنین چالشی روبهرو هستیم. برخی از دانشجویان عرب به سمت غرب و قسمی به سمت شرق رفتند و موج تفکرات سوسیالیستی بخش بزرگی از جهان را در بر گرفت که در کشورهای عربی هم تأثیر بسیاری داشت.
دولتهایی در این کشورها سر کار آمدند که دیدگاه سوسیالیستی داشتند و از طرفی فضای اسلامگرایی هم شکلگرفته بود؛ امریکا و غرب هم نسبت به حکام دستنشانده خود سرمایهگذاری کردند.
وی با بیان این که شوروی از اعراب حمایت میکرد و عمدتاً روابط سیاسی و نظامی داشتند که امروز به حوزه اقتصادی کشیده شده است، گفت: انقلابهای عربی مورد حمایت سوسیالیستها و شوروی بود و بیشتر گرایشهای چپ داشتند.
آبشناس این روند را موجب قویشدن ارتباط اعراب با شوروی و سپس با روسیه عنوان کرد و گفت: در برههای روسیه خود دچار مشکلاتی شد و غربیها در پی تجزیه این کشور بودند و ایجاد 14 کشور از شوروی برای آنها کافی نبود.
مدیر دفتر خبرگزاری اسپوتنیک در ایران با اشاره به این که روسیه ثبات نسبی گرفت و منافع و استراتژیهای مشترک را پیش گرفت، گفت: آمریکا در برههای از زمان به نفت کشورهای عربی وابسته بود؛ ولی امروز به صادرکننده نفت تبدیل شده است. اما چین و هند بهعنوان رقبای آمریکا به نفت منطقه غرب آسیا وابسته هستند و آمریکا میخواهند با سیطره بر این منطقه از جهان، در حقیقت بر رقبای خود سیطره یابد.
آبشناس با بیان این که آمریکا سیاست خود را تغییر داده و ازاینرو سیاست اعراب در روابط با آمریکا تغییر کرده و به سمت روسیه گرویده است، گفت: کشورهای حوزه خلیجفارس به آمریکا وابستگی امنیتی داشتند و امروز در صدد خروج از آن میباشند و لذا مجبور هستند موازنه بینالمللی را با روسیه و چین برقرار کنند.
وی تأکید کرد: لابیهای آمریکا دنبال گسترش سیطره بر دیگر کشورها و اقتصاد خودشان هستند.
وی سخنان خود را چنین ادامه داد: برخی کشورهای عربی نظیر سوریه، مصر، لیبی و... حوزه نفوذ شوروی بودند و آمریکا پس از فروپاشی شوروی سعی کرد این حوزه نفوذ در کشورهای عربی را از بین ببرد و ازاینرو در لیبی و سوریه و عراق جنگهایی به راه انداختند؛ چراکه آمریکا بهسرعت میخواست حوزههای عربی را از چنگ روسیه خارج سازد.
در نهایت روسها در سوریه در برابر آمریکاییها ایستادند و با همکاریِ جمهوری اسلامی ایران توان این ایستادگی را پیدا کرد و بسیاری شهید سلیمانی را مسئولِ این مسئله میدانند که روسیه را برای ایستادگی در برابر آمریکا تشویق کرد و ازاینرو پیش روی غرب به سمت شرق با همکاری ایران و روسیه متوقف شد تا امروز که روسها در حوزه نفوذ آمریکا وارد شده است.
آبشناس کشورهای عربی را بهصورت سنتی حوزه نفوذ آمریکا و غرب نامید و تصریح کرد: بر اساس مطالعات انجام شده، طی 50 سال آینده شرق آسیا بازار اصلی مصرف نفت جهان خواهد بود و دیگر اروپا بازار نخواهد بود و کاملاً به آمریکا وابسته است.
انتهای پیام/